پیشبینی نرخ رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰ به تفکیک فصول چهارگانه
امروزه کشورهای پیشرفته با انتشار آمار هفتگی، ماهیانه و فصلی بیش از ۲۵۰ متغیر مهم اقتصادی، نه تنها قادر به ارائه تصویری روشن و کامل از وضعیت اقتصادی خود هستند، بلکه از آن به عنوان ابزاری جهت پیشبینی جهتهای آینده و بعضاً جلوگیری از بحرانهای آتی بهره میبرند.
شناخت و دنبال کردن متغیرهای کلان اقتصادی و روند آنها و به ویژه رشد اقتصادی، رشد ارزش افزوده بخشهای اقتصادی، رشد نقدینگی، تورم، نرخ بیکاری و ... ابزارهایی هستند که میتوانند سیاستگذاران و نیز صاحبان کسب و کار و کار آفرینان را در تشخیص اوضاع و احوال اقتصادی از نقطه نظر دورههای اقتصادی (رونق، رکود و بحران) و پیشبینی دورههای آتی یاری دهند.
اصولاً شاخصهای تشخیص دورههای فصلی به ۳ گروه؛ شاخصهای پیشرو۱ (Leading Indicators) ، شاخصهای با وقفه۲ (Lagging Indicators) و شاخصهای وضع موجود۳(Coincident Indicators) قابل تقسیم میباشند.
شاخصهای نوع اول شاخصهایی هستند که حرکت آنها زودتر از وضعیت کلان اقتصادی حادث شده صورت میگیرد. مثلاً اگر قرار است چند ماه دیگر وضع اقتصاد کلان به گونهای باشد، این شاخصها آن حالت را نشان میدهند (همانند زوزه و بیقراری برخی حیوانات قبل از وقوع زلزله). به عنوان نمونههایی از این نوع شاخصها میتوان به این موارد اشاره کرد:
میزان تقاضا برای استفاده از بیمه بیکاری، سفارشات جدید کالاها، میزان عرضه پول، شاخص بازار سهام، تفاوت نرخ ارز رسمی و بازار آزاد و ... .
شاخصهای نوع دوم (شاخصهای با وقفه) شاخصهایی هستند که وضعیت امروزی آنها، وضعیت اقتصادی چند ماه پیش (یا فصول قبل) را نشان میدهد. به بیان دیگر اندازه این شاخصها مبین و تأییدگر وضعیت رکود یا رونق در گذشته میباشد. مثل متوسط مدت زمان بیکاری، میزان تغییرات موجودی انبار، مانده وامها، تغییرات در هزینه واحد کار یک واحد تولید محصول و ... و بالاخره گروه سوم که بیانگر وضعیت فعلی اقتصاد کشور هستند مثل اشتغال (البته غیر از بخش کشاورزی)، میزان تولیدات صنعتی، میزان فروش کالاهای صنعتی و از همه مهمتر رشد اقتصادی.
از آنجا که امکان پیشبینی و برنامهریزی آینده بدون شناخت از وضعیت فعلی امکانپذیر نمیباشد، طبعاً آگاهی از میزان شاخصهای دسته اول برای پیشبینیهای رشد و شاخصهای دسته سوم به ویژه رشد اقتصادی برای سیاستگذاران اقتصادی حائز اهمیت فراوان میباشد.
با توجه به اهمیتی که متغیر رشد اقتصادی (رشد GDP) به عنوان شاخصی برای سنجش عملکرد اقتصادی و سطح رفاه عمومی کشور دارد و علیرغم کاستیهایی که متغیر GDP در تبیین دقیق رفاه دارد، اما به جرأت میتوان گفت که هنوز هیچ متغیر اقتصادی دیگری نتوانسته قابلیتهای GDP را به عنوان یک بدیل داشته باشد، بنابراین آگاهی از اندازه GDP و اجزا آن (ارزش افزوده بخشهای اقتصادی) و شناخت روند رشد اقتصادی چه در دوران گذشته و چه در دورههای آتی، در جهت کمک به سیاستگذاریها و برنامهریزیها (در سطح ملی، بخشی، منطقهای، دولتی و خصوصی) از اهمیت زیاد و ویژهای برخوردار است. پیشبینی رشد اقتصادی به مسئولین، سیاستگذاران و صاحبان کسب و کار کمک میکند که تصویر روشنتری از شرایط آینده اقتصاد در اختیار داشته باشند و با استفاده از آمار و اطلاعات بهنگامتر، تصمیمات اقتصادی مناسبی را اتخاذ نمایند. در این راستا حسابهای ملی فصلی با ارائه تصویری از فعالیتهای اقتصادی در بازه زمانی فصل و به منظور بررسی و رصد وضعیت اقتصادی و تغییرات آن، پیشبینی رشد اقتصادی و ایجاد آمادگی و واکنش مناسب برای هدایت اقتصاد کشور و کسب و کارها به نقطه مطلوب (هدف) تهیه میشود.
در مرکز آمار ایران محاسبه حسابهای ملی و رشد اقتصادی علاوه بر سالانه، برای مقاطع فصلی نیز با استفاده از نتایج طرحهای آمارگیری و اطلاعات ثبتی جمعآوری شده از سازمانها و نهادها (اعم از دولتی و غیر دولتی) به طور منظم انجام و ارائه میشود. اما از آنجا که نتایج حسابهای فصلی معمولاً یک فصل بعد از فصل مرجع منتشر و در اختیار کاربران قرار میگیرد، موضوع پیشبینی اهمیت و ضرورت بیشتری پیدا میکند.
خوشبختانه از اوایل سال 1399 پژوهشکدهی آمار با هدف کمک به ارائه آمار بهنگامتر، مبادرت به پیشبینی رشد اقتصادی فصول آینده نموده که در این راستا پیشبینی رشد اقتصادی فصل بهار، تابستان، پاییز و زمستان را یک ماه قبل از شروع این فصول انجام داده است. گزارش حاضر که چهارمین گزارش از مجموعه گزارشهای پیشبینی فصلی پژوهشکدهی آمار است، اختصاص به تبیین روش شناختی پیشبینی رشد اقتصادی سال ۱۴۰۰ به تفکیک فصول چهارگانه (روشهای پیشبینی، منابع اطلاعاتی و مدلهای به کار گرفته شده)، مقایسه نتایج روشهای گوناگون، انجام محاسبات، جمعبندی نهایی و بالاخره تحلیل نتایج دارد. پیشبینی حاضر با استفاده از اطلاعات سری زمانی فصلی مرکز آمار ایران، مجموعهای از اطلاعات جانبی و نقطه نظرات کارشناسی گروه پیشبینی و سایر اطلاعاتی که میتوانست به دقت و غنای پیشبینیها کمک کند صورت پذیرفته است.
لازم به اشاره است که در حال حاضر صرف آگاهی از اندازه رشد اقتصادی تنها هدف این تحقیق نیست بلکه هدف مهم دیگر این است که تمامی مدلها و روشهای پیشبینی برای رشد اقتصادی فصل به کار گرفته شوند و با استفاده از مقایسه نتایج پیشبینی هر کدام از روشها با عملکرد تحقق یافته رشد، روشهای مطمئن و قابل اتکایی برای شناسایی و پیشبینیهای بعدی، انتخاب و به کار گرفته شوند.
بدیهی است اعتبارسنجی و راستیآزمایی روشهای پیشبینی رشد اقتصادی فصلی، تحقیق علمی جداگانهای را میطلبد که این امر نیز در دستور کار پژوهشکدهی آمار قرار دارد و پس از اتمام در قالب یک مقاله علمی ارائه خواهد شد.
نظر شما :