"عـــرفـــه" روز نیایش با معبود (کـلیـک کــنـیـد)
روز نهم ماه ذیالحجه را روز عرفه نامیدهاند. روز نیایش و مناجات با خالق هستی؛ روزی که درهای رحمت الهی بر روی بندگان و به ویژه گنهکاران گشوده میشود. گفتنی است عرفات، نام منطقه وسیعی با مساحت حدود هجده کیلومتر مربع در شرق مکه معظمه، اندکی متمایل به جنوب است که در میان راه طائف و مکه قرار گرفته و زائران بیتالله الحرام در نهم ذیالحجه، از ظهر تا غروب در این منطقه حضور دارند. نام این سرزمین در قرآن کریم نیز ذکر شده است. چنانکه در مصحف شریف میخوانیم:
فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْکُرُوهُ کَما هَداکُمْ وَ إِنْ کُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ.[1]
و هنگامی که از عرفات کوچ کردید، خدا را در مشعرالحرام یاد کنید. [آری] او را یاد کنید، همانگونه که شما را هدایت کرد و همانا شما پیش از این از گمراهان بودید.
در ذیل به برخی دلایل نامگذاری این سرزمین به عرفات یا عرفه پرداخته میشود.
وجه تسمیه سرزمین عرفه
1. از امام صادق سؤال شد چرا عرفات را بدین نام (عرفات) نامیدهاند؟ حضرت فرمودند: «جبرئیل امین حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد؛ چون ظهر فرارسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن، این سرزمین عرفات نامیده شد.[2] برخی دیگر از مفسران چنین بیان کردهاند که جبرئیل مناسک حج ابراهیمی را به ابراهیم خلیلالله میآموخت؛ چون به سرزمن عرفه رسیدند، به ایشان گفت: «عَرَفتُ» و او پاسخ داد بلی. اینگونه بود که سرزمین عرفه به این نام خوانده شد.[3]
2. برخی دیگر از بزرگان برآنند بدینخاطر که مردم در این جایگاه به گناه خود اعتراف میکنند، این سرزمین عرفه خوانده شده و بعضی آن را از جهت تحمل و صبر و رنجی که برای رسیدن به آن باید متحمل شوند، عرفات یا عرفه خواندهاند. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی است.[4]
3. همچنین در روایتی چنین ذکر شده که آدم و حوا پس از هبوط از بهشت و آمدن به کره خاکی، در این سرزمین یکدیگر را یافتند و به همین دلیل این سرزمین عرفات و این روز عرفه نام گرفته است.[5]
جایگاه روز عرفه
در این مجال برای کسب معرفت و شناخت بیشتر نسبت به جایگاه والای روز عرفه، کلام برخی ائمه هدات معصومین ضمن روایاتی مورد توجه و تأمل قرار میگیرد.
1. عرفه و جاماندگان از رحمت رمضان
ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و مغفرت الهی است؛ چنانکه پیامبر اکرم میفرمایند: «... قَدْ اَقْبَلَ اِلَیْکُمْ شَهْرُ اللّهِ بِالْبَرَکَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ».[6]
ماه خدا با برکت و رحمت و بخشش به سوی شما روی آورده است.
در این میان، اگر کسی در ماه رمضان بخشیده نشد و یا این توفیق را پیدا نکرد که خود را در معرض مغفرت الهی قرار دهد، روز عرفه به قدری در نزد خداوند عظمت دارد که بتواند جبران ماه رمضان را بنماید. آری! در آن روز اگر کسی به درگاه الهی روی آورد، مورد مغفرت خداوند قرار میگیرد.
امام صادق در این رابطه فرمودند: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضانَ، لَمْ یُغْفَرْ لَهُ اِلی قابِلٍ اِلاَّ اَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ».[7] کسی که در ماه رمضان بخشیده نشود، تا سال آینده بخشیده نمیشود؛ مگر اینکه [روز] عرفه را درک کند.
2. عرفه و برآورده شدن حاجات
امام صادق در روایت ارزشمندی میفرمایند: «تَخَیَّرْ لِنَفْسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما اَحْبَبْتَ وَاجْتَهِدْ فَاِنَّهُ (یَوْمَ عَرَفَةَ) یَوْمُ دُعاءٍ وَمَسْأَلَةٍ».[8] هر دعایی که دوست داری برای خود بخوان و [در دعا کردن] بکوش، که آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است. یقیناً درخواست ها نیز استجابت حق تعالی را در پی دارد.
3. عرفه، روز بخشش
ابن فهد حلّی در کتاب «عدّة الداعی» روایتی به این شرح در باب عظمت و جایگاه روز عرفه نقل نموده است:
«وَفِی الْخَبَرِ اَنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالی یَقُولُ لِلْمَلائِکَةِ فِی ذلِکَ الْیَوْمِ یا مَلائِکَتِی اَلا تَرَوْنَ اِلی عِبادِی وَاِمائِی جاؤُا مِنْ اَطْرافِ الْبِلادِ شُعْثاءً غَبْراءً اَتَدْرُونَ ما یَسْئَلُونَ فَیَقُولُونَ رَبَّنا اِنَّهُمْ یَسْئَلُونَکَ الْمَغْفِرَةَ فَیَقُولُ اشْهَدُوا اِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهُمْ». در روایت آمده که خداوند سبحان به ملائکه در این روز میفرماید: ای فرشتگان من! آیا نمیبینید بندگان و کنیزان مرا که ژولیده و غبارآلود از اطراف شهرها آمدهاند؟ و آیا میدانید آنها چه درخواستی دارند؟ ملائکه می گویند: پروردگار ما! آنها مغفرت میخواهند. پس خداوند میفرماید: شاهد باشید که من آنها را بخشیدم.
4. عرفه و رسیدن به سعادت
شیخ عباس قمی نقل نموده که امام زینالعابدین در روز عرفه صدای سائلی را شنیدند که از مردم درخواست کمک میکرد. در این هنگام حضرت خطاب به او فرمودند: «وای بر تو! در این روز از غیر خدا سؤال و طلب کمک میکنی؟ حال آنکه در این روز برای طفل در شکم مادر نیز امید فضل خدا میرود که آنها سعید گردند!»[9]
از روایات فوق، به خوبی اهمیت و جایگاه روز عرفه روشن میشود و این نکته استنباط میگردد که این روز، روز دعا و نیایش است. چراکه گسترۀ رحمت الهی در این روز تا آنجا وسعت بخشیده شده که پروردگار عالمیان میفرماید آنگاه که بندۀ من در عرفات وقوف کند، چنانچه گناهانش به تعداد شنهای شنزار و یا ستارگان آسمان یا قطرههای باران باشد، خداوند آنها را خواهد بخشید.[10]
آداب روز عرفه
یکی از آداب روز عرفه، خواندن دعای عرفه است؛ که از لبان مبارک و مطهر عارف شاهدان کوی شهادت، حضرت سیدالشهدا جاری شده است. آن حضرت در این دعای ملکوتی مضامین توحیدی را در قالب کلماتی دلنشین بیان فرموده است؛ بهگونهای که روح عرفان و معرفت در عرصه توحید الهی در فرازهای مختلف این دعا موج میزند. امام حسین این مناجات عاشقانه را در فضایی معنوی و در کنار کعبه، مقدسترین جایگاه مسلمانان قرائت کرده و آن را به عنوان منشور جاویدان توحید برای اهلایمان به یادگار گذاشته است. در مجموع میتوان گفت غسل کردن، قرائت زیارت امام حسین، احیاء شب عید قربان به مناجات و خواندن ادعیه وارده از دیگر اعمال این روز بزرگ و ملکوتی است.
عرفه، نیایشی به سوی خودسازی
روز عرفه به عنوان روز نیایش و عبادت، به تعبیری بهترین نردبان برای وصول انسان به خودسازی در روز عید قربان است. چراکه در این روز انسان ابتدا به قربانی نفس خویش پرداخته و با نابودی هواهای نفسانی به انفاق و اطاعت پذیری از ذات حق واصل می شود.
درباره پیشینه عید قربان باید گفت که این سنّت، به دوران ما قبل تاریخ بازمیگردد. بدین معنا که انسانهای اولیه برای به دستآوردن ترحم خدایان به قربانی کردن حیوانات و انسانها دست میزدند. اما بنابر نقل تاریخ، این سنّت پسندیده از زمانی میان مسلمانان رواج یافت که حضرت ابراهیم از سوی خداوند متعال مأمور شد تا فرزندش اسماعیل را قربانی کند. پس از سربلندی این نبی خدا از امتحان بود که خداوند گوسفندی را به سوی ایشان فرستاد، تا آن را به جای فرزندش قربانی کند. بر این اساس سنّت ابراهیمی به نام قربانی کردن شکل گرفت. البته تاریخ قربانی قدمت بسیار کهنی دارد و از زمان حضرت آدم ابوالبشروجود داشته و در ادیان گذشته نیز جزء مقررات دینی به شمار میآمده، اما پس از این واقعه تاریخی بود که در میان ادیان ابراهیمی، به ویژه مسلمانان رواج یافت. در ذیل به شمهای از تاریخ این سنّت بر مبنای قرآن به اختصار پرداخته میشود:
شایسته است ابتدا از قربانی فرزندان حضرت آدم یاد کرد، که در آیات 27 تا 30 سوره مائده بدین امر تصریح شده و خلاصه شرح آن چنین است:
دو پسر حضرت آدم به نام هابیل و قابیل به ترتیب شبانی (چوپانی) و کشاورزی میکردند و صاحب گوسفندان و آب و خاک فراوانی بودند. روزی حضرت آدم آنان را به قربانی در راه خدا امر کرد. پس هابیل یکی از بهترین شتران یا گوسفندان خود را برای قربانی در راه خدا اختصاص داد و قابیل دستهای از گندمهای پست و نامرغوب خود را جهت قربانی انتخاب نمود. اینگونه بود که قربانی هابیل مقبول درگاه پروردگار گردید و قربانی قابیل به علت عدم اخلاص مردود گشت. قابیل هم به سبب عدمقبولی قربانیاش به هابیل حسادت ورزید و آتش خشم و کینهاش زبانه کشید، تا اینکه نفس اهریمنی و شیطانی قابیل او را به کشتن برادر وادار کرد و هابیل را کشت و در دنیا و آخرت زیانکار گردید. این واقعه تاریخی در قرآن مجید چنین یاد شده است:
(إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ.)[11]
وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند، از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.
حضرت نوح پیغمبر نیز پس از طوفان، مذبحی ترتیب داد و حیوانات بسیاری را در آنجا برای خدا قربانی کرد. البته این سنّت ابراهیمی به دست بسیاری از ائمه معصومین و اولیای الهی ادا شده، که به جهت اختصار در این نوشتار از ذکر آن صرفنظر میکنیم.
اسرار قربانی در راه خدا
در بیان این مهم باید گفت که کشتن حیوان در عید قربان، اشاره و نمودی از کشتن نفس اماره است و مرد خداشناس با شمشیر برنده عقل و ایمان، حیوان نفس را که دائماً وی را به کارهای زشت وامیدارد، مقتول سازد و خانه دل را از لوث نفس لئیم پاک گرداند و آن را در راه حق و پیشگاه محبوب قربانی کند و حج اکبر نماید، چراکه اگر نفس اماره و خواهشهای او کشته نشود و آرام نگیرد، اگر تمام نعمتها و ثروتهای دنیوی و زمین و آسمان در اختیار بشر باشد، باز هم او سیر نمیشود و ندای هل من مزید دارد. یکی دیگر از اسرار عید قربان، فدا کردن مال و انفاق آن در راه خداوند است. بدینترتیب این امر الهی روحیۀ اطاعتپذیری و صبر و شکیبایی انسان را تقویت میکند.
براساس آنچه گفته شد، تمامی مسلمانان جهان اسلام -علیرغم دشمنی و فتنه های اخیر دشمنان که به بهانه های مختلف سعی در ایجاد اختلال در ادای شعائر و برخی ارکان و احکام اسلام همچون مناسک حج و قربانی دارند- باید به این سنّت الهی که از شعائر بزرگ دین اسلام است، عمل کرده و دیگران را نیز به این امر سفارش کنند.
در چنین صورتی هم معضل فقر و مشکلات اقتصادی تا حدودی برطرف میشود و هم روحیۀ انسان دوستی و همنوع دوستی و گذشت در میان مردم نهادینه خواهد شد. چراکه یکی از اهداف متعالی دین اسلام، ریشهکن کردن معضل اجتماعی فقر و از بین بردن و یا حداقل کم کردن فاصله طبقاتی میان اقشار گوناگون در جامعه اسلامی است. در این راستا، دین مبین اسلام راهکارهای بسیار کارآمدی را به مسلمانان ارائه کرده است. از جمله می توان به سنّت «قربانی» در جامعه مسلمانان اشاره کرد؛ که سهم بسزایی در فقرزدایی و آبادانی و وصول به رفاه اجتماعی نسبی دارد.
اسلام دینی جامع است و همواره تمامی ابعاد زندگی بشر را در نظر دارد. به بیان روشنتر، دین اسلام در حالی که برای ارزشهای معنوی و عبادی انسان ارج و قرب والایی قائل است، از لذّتها و امور دنیوی و مادی نیز غفلت نورزیده است. در حقیقت یکی از علل جامعیت دین اسلام آن است که در حدود و فرامین آن هیچگونه افراط و تفریطی مشاهده نمی شود. بر این مبنا در روایت ارزشمندی میخوانیم:
«إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِى أَمْوَالِ الْأَغْنِیَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِیرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِیٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِکَ».[12]
خداوند در اموال اغنیاء غذاى فقرا را پیشبینى کرده است (آنگونه که اگر حقّ الهى را دقیقاً بپردازند، فقیر و گرسنهای در سراسر جامعه انسانى وجود نخواهد داشت). بنابراین، هیچ فقیر و گرسنهای وجود نخواهد داشت، مگر به جهت عدم رعایت حقوق دیگران و وظیفه شناسى فرد بىنیاز و خداوند آنها را از این معنى بازخواست مى کند.
به طورمثال در سرزمین حجاز حدود نه میلیون نفر انسان فقیر و تهیدست به سر می برند و تنها بخشی از شیوخ ساکن در آن ثروتمند هستند؛ درحالی که با توجه به ذخائر ارضی موجود، این سرزمین به تنهایی میتواند نفت صدسال کرة زمین را تأمین کند. این تنها نمونه ای از آثار گناه و سرپیچی از فرامین الهی در برخی جوامع اسلامی است. بنابراین شایسته است که همۀ مسلمانان به احیای این سنّت حسنه پرداخته و نقشه ها و فتنه های شوم دشمنان در کمرنگ نمودن شعائر اسلامی را خنثی نمایند.
[1]. بقره(2): 198.
[2]. الکافی، ج 74، ص 402.
[3]. الکافی، ج 2، ص 66.
[4]. فرهنگ دهخدا، ج 10، ص 15818.
[5]. ر.ک: آثار اسلامی مکه و مدینه، اثر رسول جعفریان، نشر مشعر.
[6]. خطبه شعبانیه، وسائل الشیعه، ج10، ص314؛ عیون أخبار الرضا، ج1، ص 295.
[7]. ثواب الأعمال، ص ۹۶، ح ۱۲؛ بحار الأنوار، ج ۸، ص۱۸۵، ح ۱۴۷.
[8]. التهذیب الاحکام، ج 5، ص 182.
[9]. جعفریات، ج 114، ص 415.
[10]. الکافی، ج4، ص 316؛ علل الشرایع، ج2، ص 436.
[11] . مائده(5): 27.
[12] . وسائل الشیعه، ج 6، ص 16، ح 25؛ نهجالبلاغه، حکمت 320. در روایت مشابهی میخوانیم:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّوّجَلَّ لِلْفُقَرَاءِ فِی اَمْوَالِ الْاَغْنِیَاءِ مَا یَکْفِیهِمْ وَلَوْ لَا ذَلِکَ لَزَادَهُمْ وَإِنَّمَا یُؤْتَوْنَ مِنْ مَنْعِ مَنْ مَنَعَهُمْ». خداوند عزّوجل در اموال توانگران به اندازه کفایت فقراء قرار داده است و اگر چنین نبود، به خود آنان (فقرا) میداد و اگر مالی در اموال اغنیاء هست، به دلیل عدم دستیابی فقراء به این اموال بوده است.(وسائلالشیعه، ج 6، ص41؛ الکافی، ج 3، ص۴۹۷، کتاب الزکاه، باب فرض الزکاه و ما یجب فی المال من الحقوق، ح 5747).
نظر شما :