۱۳ جمادی الثانی، سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها و روز تکریم مادران و همسران شهداگرامی باد

۲۶ دی ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۴ اصلی اخبار اسلایدی
تعداد بازدید:۱۱۲۱
۱۳ جمادی الثانی، سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها و روز تکریم مادران و همسران شهداگرامی باد

 

   روز ۱۳ جمادی الثانی، روز تکریم مادران و همسران شهدا نام گرفته و علت این نام گذاری این است که حضرت «ام البنین» همسر حضرت امیرالمومنین(ع) و مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع) در چنین روزی روی در نقاب خاک پیچید و از این جهان کوچ کرد و در جوار رحمت حضرت حق آرمید. پسران ام البنین(س) به امر مادر و با رغبت و اشتیاق هر چه تمام تر، به عنوان محافظان و حامیان برادر و امام خود، رهسپار مکه شدند.

ام البنین(س) مادر حضرت ابوالفضل(ع) در مدینه بود که به او خبر دادند در حادثه کربلا هر چهار پسرت شهید شدند. خبر شهادت چهار فرزند در یک روز برای هر مادری طاقت فرساست؛ اما حضرت ام البنین(س) با رشادتی بی نظیر نه تنها این خبر را تحمل کرد، بلکه این مصیبت را در برابر مصیبت امام حسین(ع) کوچک دید. زمانی که بشیر خبر شهدای کربلا را به مدینه آورد، حضرت ام البنین(س) کنار بشیر آمد و ایشان خبر شهادت فرزندانش را داد. اما او از بشیر دربارة امام حسین (ع) سئوال کرد. زمانی که بشیر خبر شهادت امام حسین(ع) را داد، حضرت ام البنین(س) با تعجب نگاهش کرد. بشیر می گوید تا آن زمان نمی دانستم آن خانم کیست؟ از بقیه سئوال کردم، گفتند مادر حضرت عباس (ع) است. از ایشان پرسیدم، «چرا باور نمی کنید امام حسین(ع) به شهادت رسیده اند.»

حضرت ام البنین(س) فرمود: «چون من عباس را همراه ایشان فرستادم تا کسی جرئت نکند با وجود او به امام حسین(ع) نزدیک شود.» آنگاه بشیر قصه شهادت حضرت عباس(ع) را برای حضرت ام البنین(س) بیان کرد. حضرت ام البنین(ع) می فرماید: «چهار فرزندان جوان من و هرچه جوان زیر آسمان زندگی می کنند به فدای امام حسین (ع) باد.»

این موضوع عظمت این مادر را می رساند که شهادت فرزندانش را در برابر شهادت امام حسین (ع) کوچک می بیند و چیزی را که طاقت فرسا و غیر قابل تحمل می داند شهادت فرزندانش نیست، بلکه شهادت امام حسین(ع) است. لذا وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) را شنید گفت: «با این خبر رگ های قلبم را پاره کردی.» این نشان می دهد که این مادر در تحمل مصیبت فرزندانش استقامت داشته است. این زن بزرگوار به قبرستان بقیع می آمد و برای فرزندانش نوحه سرایی می کرد. نوشته اند نوحه سرایی این زن آن قدر دردناک بود که هر کسی که از کنار بقیع رد می شد گریه می کرد. او در نوحه سراییش گاهی همة فرزندانش و گاهی ارشد آنها را که عباس بن علی (ع) بود، یاد می کرد. از جمله می گفت: «ای کسی که عباس را دیدی که حمله می کرد بر گروه حریفان و به دنبال او فرزندان حیدر که بسان شیری قوی بودند، به من خبر دادند که فرزندم سرش مجروح و دستش قطع شد. وای من بر فرزندم که بر سرش عمود وارد شد. اگر شمشیر در دست داشت، هرگز کسی به تو نزدیک نمی شد.»


( ۱۱ )