مروری بر ۴ بار اشغال و آزادسازی یک شهر استراتژیک در ۸ سال دفاع مقدس

مهران؛ شهر شکست ناپذیر دهم تیرسالروز آزاد سازی مهران

۱۰ تیر سالروز ازادسازی مهران ازچنگال رژیم بعث صدام با رشادت‌ها ودلاوری‌های رزمندگان اسلام است
۰۹ تیر ۱۴۰۰ | ۱۳:۰۵ اصلی
تعداد بازدید:۲۰۴۹۳
مهران؛ شهر شکست ناپذیر دهم تیرسالروز آزاد سازی مهران

 :شهر مهران در نزدیکترین نقطه به صفر مرزی (۵ کیلومتری مرز)، در منطقه‌ای پست قرار دارد و از بلندی‌های مرزی به طور مستقیم دیده می شود. همین موقعیت مکانی ویژه باعث شد در ۸سال دفاع مقدس، دیکتاتورهای توسعه‌طلب حاکم بر عراق، این شهر مرزی را مورد تاخت‌وتاز قرار دهند؛ به طوری که در دوران جنگ تحمیلی این شهر ۴ بار اشغال، سپس آزاد شد. در واقع شهر مهران سه بار به دست ارتش بعثی و یک‌بار در همکاری گروهک تروریستی منافقین با این ارتش، اشغال و هر بار با تلاش و همت رزمندگان ایران آزاد شد.

تهاجم سراسری عراق و نخستین اشغال مهران

بعد از پیروزی انقلاب، زمزمه‌های تجاوز عراق به خاک ایران به گوش می‌رسید. نخستین بار عراق در خرداد سال ۱۳۵۹ با یک تیپ زرهی حمله غافلگیرانه‌ای را انجام داد، اما بر اثر مقاومت و فداکاری نیروهای سپاه، ارتش، ژاندارمری و عشایر، متجاوزان به اهداف خود نرسیدند و مجبور به عقب‌نشینی شدند.

عراق به تلافی این شکست یک هفته شهر مهران را با توپ و خمپاره گلوله‌باران کرد. در ۱۳ شهریور ۵۹ عراق باز هم به مدت ۴۸ ساعت مهران را به توپ بست و در روز ۲۱ شهریور، نظامیان متجاوز ارتفاعات میمک را اشغال و سپس تپه شنو را تصرف کردند.

۱۲ روز بعد، یعنی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هجوم سراسری ارتش بعثی عراق از زمین و هوا آغاز شد و مهران بیش از روزهای گذشته هدف گلوله‌باران توپخانه و ادوات ارتش عراق قرار گرفت و همین موضوع باعث تخلیه سریع شهر شد.

در ساعت ۴ بامداد اول مهر ۱۳۵۹ هم به یکباره شهر هدف آماج شدید گلوله توپ‌ها و خمپاره‌های دشمن قرار گرفت و سپس با روشن شدن کامل هوا، حمله زمینی با تانک و نفربر آغاز شد. اندکی پس از شروع پیشروی ارتش عراق، تنها جاده ارتباطی ایلام-مهران در منطقه رضاآباد مسدود شد و تا ساعتی بعد ، کل شهر از شمال و جنوب محاصره شد، اما مقاومت دلیرانه به ویژه در محور بهرام‌آباد مانع سقوط شهر تا روز دوم مهر شد.

به فاصله سه ماه از اشغال مهران، عملیات‌ آزادسازی ارتفاعات میمک و سایر ارتفاعات اشغال شده و شهر مهران آغاز شد.

با آغاز عقب‌نشینی تاکتیکی و اجباری عراق پس از شکست سنگین این رژیم در عملیات بیت‌المقدس در خرداد ۱۳۶۱، منطقه مهران هم در تاریخ ۱۸ر ۴ر ۱۳۶۱ از لوث وجود نیروهای عراقی خالی شد، اما این نیروها با استقرار در ارتفاعات بلند و سرکوب منطقه ،عملا تسلط و دید و تیر خود را بر منطقه مهران حفظ کردند و پس از استقرار در مواضع جدید ،به شدت به تقویت منطقه پرداختند. به این ترتیب نیاز به عملیاتی بود که این تسلط عراق را شکسته و منطقه مهران به طور کامل آزاد شود.در نتیجه، عملیات والفجر ۳ طراحی و از شب جمعه

۷ر ۵ر ۱۳۶۲ اجرا شد و تا روز سه‌شنبه ۱۸ر ۵ر ۱۳۶۲ ادامه داشت. در این عملیات ۶۰ کیلومترمربع از خاک کشورمان آزاد و با تأمین جاده‌های مهران- ایلام و مهران-دهلران ارتباط بین دو جبهه میانی و جنوبی برقرار شد.

اشغال دوباره مهران با استراتژی دفاع متحرک عراق

استراتژی دفاع متحرک، رویکرد جدیدی در جنگ بود که ارتش عراق در پی اجرای عملیات گسترده و موفق ایران در منطقه فاو، برگزید. عراقی‌ها که فقط در شش ماه اول جنگ حالت تهاجمی داشتند و بعد از آن بر اثر مواجهه با مقاومت رزمندگان ایران و حملات پی‌درپی آنان، در لاک دفاعی فرو رفتند، بعد از عملیات والفجر ۸ و به هم خوردن توازن قوا به نفع ایران، ناچار به اتخاذ استراتژی تهاجمی شدند. عراق امیدوار بود با این استراتژی علاوه بر کاستن از فشارهای سیاسی و ضربات روانی ناشی از شکست‌های پی‌درپی در فاو، از انفعال خارج شود و ابتکار عمل را در جنگ به دست آورد و آن را به عنوان راهی برای پایان دادن به جنگ برگزیند.

بر همین اساس، عراق تهاجمات خود را در تاریخ ۱۵ر ۱۲ر ۱۳۶۴ از جبهه شمالی آغاز و پس از موفقیت در عملیات‌ زنجیره‌ای در مدت زمان بر اساس این تفکر صدام که: «از دم (شمالی‌ترین جبهه نبرد یعنی اشنویه) شروع می‌کنیم تا به سر [فاو] برسیم» مناطق ارتفاعات شاخ تاجر و شیخ گزنشین، دربندیخان، سومار و حاج عمران و مناطق شرهانی، سیدکان، مجنون جنوبی، فکه و پیچ انگیزه را مورد تهاجم قرار داد و اخباری دال بر آمادگی عراقی‌ها برای یورش به منطقه عمومی مهران شایع شد.

درحالی‌که فرماندهان نظامی ایران برای چاره‌جویی و مقابله با تهاجمات پی‌درپی دشمن در تلاش بودند، خبرهایی از نقل‌وانتقال ارتش عراق در منطقه عمومی مهران و احتمال حمله به آن گزارش شد.

سرانجام در ساعت ۲ بامداد ۲۷ر ۲ر ۱۳۶۵ با اجرای آتش شدید توپخانه روی مواضع خودی، هجوم دشمن به منطقه مهران آغاز شد و روز جمعه ۲ر ۳ر ۱۳۶۵ با پشت سر گذاشتن شهر مهران و تصرف ارتفاعات قلاویزان و تپه غلامی و باغ کشاورزی تا پشت جاده مهران، تا ۲۰ کیلومتری عمق خاک ایران پیش آمد. در پی اشغال منطقه مهران، جنجال تبلیغاتی عراق شروع شد و این رویداد را همسان پیروزی رزمندگان ایران در منطقه عملیات والفجر۸ (فاو) و اشغال مهران را یک تراژدی ملی برای جمهوری اسلامی قلمداد کرد! لذا ۳ روز تعطیل عمومی در عراق اعلام شد، مردم عراق در خیابان‌ها تظاهرات کردند و آزادی فاو را در مقابل آزادی مهران خواستار شدند.

رادیو و تلویزیون و نشریات عراق از اشغال مهران چنان حماسه‌ای ساختند که گویی ارتش عراق مجدداً شهر خرمشهر یا پایتخت ایران را فتح کرده است. آنها با راه‌اندازی جنگ روانی گسترده، تبلیغ می‌کردند که مهران را در برابر فاو پس می‌دهیم.

در نتیجه این عملیات گسترده روانی، آزادسازی مجدد مهران در اولویت ایران قرار گرفت و استراتژی جدید و نانوشته‌ “هجوم بدون توقف” در دستور کار قرار گرفت. پس از آن، طراحی و اجرای عملیات کربلای ۱ به منظور آزادسازی منطقه مهران آغاز شد. روز دوشنبه ۹ر ۴ر ۱۳۶۵ عملیات آغاز و درحالی‌که تصور می‌شد جنگ سخت و نفسگیری در منطقه آبزیادی در ارتفاعات قلاویزان به وقوع می‌پیوندد، در کمال تعجب، نیروهای دشمن حداقل مقاومت را از خود بروز دادند و با گذشت ۴۰ دقیقه از شروع عملیات، همه خطوط مستحکم عراقی‌ها در هم شکست و رزمندگان بر آنها مسلط شدند.

در نتیجه این شکست، رادیو بغداد با قطع برنامه‌های عادی خود اعلام کرد که نیروهای ایرانی شهر مهران را «اشغال» کرده‌اند! اقدام عراق در اعلام عقب‌نشینی هم خیلی سریع مورد توجه محافل خبری قرار گرفت و این گونه تفسیر شد که با توجه به تبلیغات گسترده عراق در هنگام اشغال مهران، صدام با اعلام طرح عقب‌نشینی منظم نیروهایش از مهران کوشید از این شکست مانند «ضربه‌گیر» برای جلوگیری از متلاشی شدن روحیه رزمی نیروهایش استفاده کند. خبرگزاری آسوشیتدپرس در این زمان گزارش داد که: «صدام حسین در یک برنامه تلویزیونی به افسران و سربازان خود که در عملیات مهران دست به عقب‌نشینی زده‌اند، مدال شجاعت داده است … این نشان به کسانی داده شد که چند ساعت قبل در عملیات نظامی شکست خورده‌اند.» پس از مخابره موفقیت‌های ایران در عملیات کربلای ۱، نخست‌وزیروقت ایران با تجلیل از شجاعت رزمندگان، در تحلیل اوضاع جنگ، کربلای ۱ را خط بطلانی بر استراتژی دفاع متحرک عراق اعلام کرد و گفت: «مهران برای رژیم بعثی عراق یک نقطه حساس بود. صدام می‌خواست با در دست داشتن مهران به حامیان خود بگوید که قادر است همچنان در جنگ از خود مقاومت نشان دهد و احتمالاً به پیروزی برسد؛ اما پیروزی رزمندگان ما تاکنون تمامی معادلات نظامی را بر هم زده است و به تمامی این خیال باقی‌ها خط بطلان کشیده و یک‌بار دیگر حیثیت صدام و حامیان او را در تمامی جهان بر باد داده است.» وی تصریح کرد: «عملیات کربلای ۱ آغازی برای یک نبرد قهرمانانه و سرنوشت‌ساز است .»

مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی (رئیس وقت مجلس و فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا (ص)) هم که گزارش لحظه‌به‌لحظه جنگ را دریافت می‌کرد ، پس از شنیدن خبر آزادی مهمترین ارتفاعات منطقه، با قدرشناسی از خدمات رزمندگان گفت: «خصیصه سپاه، فداکاری و جانفشانی افراد مخلص آن است و به همین دلیل این ارگان همواره پرمخاطره‌ترین وظایف را بر عهده خود گرفته که امروز مهمترین این کارها، جنگ است. هیچ‌چیز خطرناکتر از جنگ نیست و هیچ پیکانی تیزتر از سپاه برای دریدن مشکلات جنگ وجود ندارد.»

اشغال سوم مهران در آستانه‌ی پذیرش قطعنامه ۵۹۸

پیروزی ایران در عملیات کربلای ۱ در مرداد ۱۳۶۵، عراق را با چالش اساسی روبرو کرد. در مقابل، پیروزی در این عملیات انگیزه بسیاری به رزمندگان ایرانی داد و فرماندهان نظامی عملیات‌ محدود کربلای ۲ و کربلای ۳ و فتح ۱ و همچنین عملیات‌ گسترده و سرنوشت ساز کربلای ۴ و کربلای ۵ را ترتیب دادند.

در این برهه زمانی، قرارگاه نجف که مسئولیت پدافندی و سرزمینی جبهه‌های میانی را بر عهده داشت، مسئولیت دفاع منطقه‌ مهران را به قرارگاه تاکتیکی فتح۱ واگذار کرد. سرگرم شدن عراق در جبهه جنوب، مانع از تهاجم گسترده ارتش این کشور به جبهه میانی، به ویژه منطقه عمومی مهران شده بود ،اما این وضع دوام چندانی نداشت و با قدرت گرفتن دوباره ارتش عراق در ماه‌های پایانی جنگ، حملات دوباره از سر گرفته شد و در مدت بسیار محدودی، مهران و نواحی اطراف آن

۲ بار به اشغال ارتش بعثی و منافقین که به یاری عراق شتافته بودند، درآمد.

گروهک منافقین با مشارکت و پشتیبانی ارتش عراق روز ۲۹ خرداد ۱۳۶۷ در منطقه‌ میانی ایلام، وارد عمل شد. سیر حوادث سیاسی-نظامی ایران این باور را در منافقین تقویت کرده بود که نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بر اثر استمرار جنگ فرسوده شده‌اند و در صورت وارد آمدن یک ضربه‌ نظامی، مردم به آنان (منافقین) خواهند پیوست و حاکمیت نظام، به‌ویژه در این منطقه فرو خواهد ریخت.

با این تصور، منافقین عملیات «چلچراغ» را در منطقه عمومی مهران با شعار «امروز مهران، فردا تهران» آغاز کردند. آنها ۳ هزار نفر را در ۱۵ گروه که از طرف حکومت بغداد تجهیز شده بودند، ساماندهی کردند. این گروه‌ها در پناه یگان‌های عراقی عمل می‌کردند. به این ترتیب، منافقین در حالی‌ که با یگان‌های زرهی و آتش سنگین توپخانه عراق پشتیبانی می‌شدند، از دو محور به مهران حمله‌ور شدند. محور اصلی هجوم آنان محدوده‌ «بهرام‌آباد-مهران» بود و در حوالی پاسگاه رضاآباد تک پشتیبانی می‌کردند. پیش از آغاز درگیری، عراق با اجرای آتش سنگین توپخانه در محور قلاویزان و شلیک گلوله‌های منور در محور کنچانچم، زمینه‌های نفوذ گروهی از منافقین را به منطقه فراهم کرد که لباس سربازان ارتش جمهوری اسلامی را پوشیده بودند. به این ترتیب، گروه‌های سازماندهی شده‌ منافقین توانستند در حدفاصل تپه‌ ۲۷۰ تا پاسگاه مرزی تعان از نقاطی که پوشش دفاعی مناسبی نداشتند، به عقبه‌ها نفوذ کنندومنتظر دریافت دستور بمانند. با این مقدمه عملیات دشمن آغاز شد.

نیروی متجاوز، پس از شکستن خط پدافندی، شهر مهران را در ساعت ۳۰: ۸ روز ۲۹ خرداد ۱۳۶۷ برای سومین بار اشغال کرد. در این اشغال، حدود ۲۵۰ نفر از رزمندگان ایران شهید یا اسیر شدند که در روزهای اشغال، منافقین تعدادی از اسیران را سر بریدند و بقیه را به اردوگاه‌های خود در عراق منتقل کردند.

اندک زمانی پس از سومین اشغال مهران ،نیروهای مردمی عشایر، بسیج و لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) در منطقه حاضر شدند و در همان روز اول، نیروهای منافقین را در تنگه‌ کنچانچم و سه‌راهی مهران-دهلران-ترشابه متوقف کردند. در گام بعدی، با افزوده شدن شمار قوای خودی، در روز یکم تیر ۱۳۶۷ متجاوزان تا پشت مرزهای بین‌المللی عقب رانده شدند. دشمن با اجرای این عملیات درصدد محک زدن توان خود و توان جمهوری اسلامی بود، اما با عقب رانده شدن منافقین از شهر مهران، عملیات چلچراغ با افق تاریکی روبرو شد و صرفاً در حد یک اقدام تبلیغاتی باقی ماند.

اشغال چهارم مهران بعد از پذیرش قطعنامه‌ی ۵۹۸

پس از این که ایران قطعنامه ۵۹۸ را در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ به‌صورت رسمی پذیرفت، معادلات سیاسی – نظامی منطقه و استراتژیکی جنگ دگرگون شد. در واقع، طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌های دشمن بر اساس استراتژی ایران تنظیم شده بود که مطابق آن، جنگ تا دستیابی به حقوق کامل ایران و سرکوب متجاوز ادامه می‌یافت؛ اما پذیرش ناگهانی قطعنامه، فرماندهی دشمن و حامیان منطقه‌ای و جهانی‌اش را غافلگیر کرد. عراق دلیل موافقت ایران با مفاد قطعنامه‌ ۵۹۸ را ناتوانی جمهوری اسلامی در جنگ ارزیابی کرد.

در اول مرداد ۱۳۶۷، عراق با یک لشکر و ۴ تیپ تقویت شده به منطقه‌ وسیعی از مناطق مرزی استان ایلام حمله کرد؛ اما مردم ایران فراتر از قید و بندهای سازمان‌های نظامی، وارد عرصه‌ کارزار شدند و شهر استراتژیک مهران را آزاد کردند.به این ترتیب، بار دیگر در عرصه بین‌المللی معادلات سیاسی به نفع ایران تغییر کرد و در میدان جنگ هم بار دیگر توازن قوای دو طرف برقرار شد و عراق ناگزیر آتش‌بس را پذیرفت و در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷، نیروهای سازمان ملل بین نیروهای ایران و عراق مستقر شدند.


( ۱۶۳ )