چند روایت عاشقانه از همسرداری علامه حسنزاده آملی (ره)
عکسش را هم گذاشته بود روی میز کارش، و هر وقت خسته میشد و چشمش به خواب مینشست، بانو را به یاد میآورد که سینی چایبهدست در درگاه در ایستاده و میخندد، به یاد آن روزهای شیرین با او حرف میزد و به روحش سلام و فاتحه میفرستاد.
ادامه مطلب