روابط عمومی معاونت غذا و دارو اراک تشریح کرد؛
ماجرای یک شرط و شروط...
روابط عمومی معاونت غذا داروی اراک ضمن تسلیت شهادت امام غریب حضرت رضا (ع) به شرح ماجرای ورود امام رضا(ع) به نیشابور پرداخت واقعه ای که تقریبا تمام کتابهایى که به احوال ایشان و جریانهاى خط سیرش به «مرو» پرداخته اند، نقل کرده اند:
هنگام ورود امام به نیشابور دو حافظ قرآن به نامهاى «ابو زرعه رازى» و «محمد بن اسلم طوسى» همراه با تعداد بی شمارى از دانشجویان سر راهش را گرفتند تا چشمشان به جمال رویش روشنى گیرد.
مردم بسیارى به استقبال آمده بودند، برخى فریاد مى زدند، برخى دیگر از خوشحالى جامه خود را بر تن مى دریدند، عدهاى روى زمین در مى غلتیدند، عدهاى هم سُم استر امام را در آغوش مى کشیدند و بالاخره جمعى نیز گردنها را به سوى سایبان محملش کشیده، هر کس به نحوى احساسات خود را ابراز مى کرد.
روز به نیمه رسید و از چشمان مردم همچنان سیل اشک سرازیر بود. بالاخره چند تن از راهنمایان فریاد برآوردند که: «اى مردم، همه سکوت اختیار کرده گوش فرا دهید. پیامبر اکرم را با ازدحام بر گرد فرزندش آزار می دهید...
در آن هنگام امام رضا علیه السلام حدیثى را با ذکر سلسله سند طلائیش که مشهور است، براى مردم چنین بازگو کرد:
خدا مى فرماید: "کلمه توحید یعنى لا اله الا الله دژ من است، هر کس وارد این دژ شود، از عذاب ایمن است".
امام این را بگفت و مرکبش حرکت کرد، آنگاه دوباره سر از سایبان مرکب بیرون آورده افزود: " اما با رعایت شروط آن که من خود از جمله شروط آن هستم".
در آن روز تعدادى بالغ بر بیست هزار نفر قلم و دوات به دست داشتند که حدیث امام را مى نوشتند. و بدینگونه مورخان رویداد معروف نیشابور را یادداشت کرده اند.
از کتاب " زندگى سیاسى امام هشتم" ، ص ۹۴، سید جعفر شهیدى
نظر شما :